۱۳۹۰/۸/۵

حلقۀ دام



سخن عشق چو آمد به میان خامش باش
لب گشودن به تکلم لب بام است اینجا

در غم آباد فلک رخنۀ آزادی نیست
چشم تا کار کند حلقۀ دام است اینجا


لاادری



هیچ نظری موجود نیست:

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...