رفتی و نرفت ای بت بگزیدۀ من
مهرت زدل و خیالت از دیدۀ من
افسوس که راهم از نگاهت خالیست
ای راه نمای راه پیچیدۀ من
من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...