۱۳۹۰/۴/۱۷

کامروایی یا دلزدگی

      آنکه دوستی دارد بی آنکه خود آگاه باشد به قالب آنکه دوستش دارد در می آید. دوست پیش نگاه دوست شفاف میگردد.

هستیشان با هم مبادله می شود. خوی و سیمای یکی، به رنگ و شکل دیگری در می آید. روح ها به یکدیگر تشبه می جویند.

و این قدم گذاشتن در مرزی است خطرناک... لبۀ تیغ!... ورطه ای که یکسویش کامروایی  است و سوی دیگرش دلزدگی.


لذات فلسفه  - ویل دورانت

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...