۱۳۹۵/۶/۱۳

برج بابل


هرکس به بیانی..

به موجب روایت کتاب مقدس، در روزگاران قدیم همۀ مردم جهان یک زبان داشتند. روزی فرزندان نوح در صدد برامدند که شهری بسازند (به نام بابل) با برج بلندی که سرش به اسمان برسد و از آن بالا بروند و با یهوه (نام خدای بنی اسرائیل) بستیزند. پس به ساختن پرداختند. اما یهوه از اسمان به زیر امد و آن شهر و آن برج را دید و با خود گفت: همانا ایشان قومی یگانه اند و به زبانی یگانه سخن می گویند و چنین عزمی دارند و هیچ چیز مانع رسیدن ایشان به مقصود نیست؛  باید در زبان ایشان اختلاف افکنم تا سخن یکدیگر را نفهمند. پس در زبان ایشان اختلاف افتاد و ایشان از ساختن برج باز ماندند و همه بر روی زمین پراکنده شدند و اقوام مختلف و زبانهای مختلف بوجود امد

 (رجوع شود به کتاب مقدس، «سفر پیدایش»، باب یازدهم)

«برج بابل» مظهر مکانی است که در آن هرکس به زبانی سخن می گوید که برای دیگران مفهوم نیست.

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...