۱۳۹۰/۲/۲۶

و خدایی که درین نزدیکی است

آنان که طلبکار خدائید خدائید
حاجت به طلب نیست شمائید، شمائید

چیزی که نکردید گم از بهر چه جوئید
کس غیر شما نیست، کجائید، کجائید

در خانه نشینید و مگردید به هر در
زیرا که شما خانه و هم خانه خدائید

ذاتید و صفاتید گهی عرش و گهی فرش
در عین بقائید و مبرا ز فنائید

اسمید و حروفید و کلامید و کتابید
جبریل امینید و رسولان سمائید

خواهید ببینید رخ اندر رخ معشوق
زنگار به آیینه به صیقل بزدایید

پ ن: این غزل بر خلاف ظاهر از مولانا نیست تنها منسوب به اوست. تقلیدی است از غزل مولانا به مطلع: ای قوم به حج رفته کجائید، کجائید.

اسم : در اصطلاح صوفیان ذات حق است به اعتبار اتصاف به وصفی و نعتی از نعتها. مانند رحمن به اعتبار رحمت و قهار به اعتبار قهر.
حروف : در اصطلاح صوفیان عبارت است ار حقایق بسیط اعیان.
کلام : در اصطلاح صوفیان عبارت است از تجلی حاصل از تعلق اراده و قدرت برای اظهار و ایجاد آنچه در غیبت است. مراد کلام الله است.
کتاب : در اصطلاح صوفیان بر وجود مطلق اطلاق میشود. مراد کتاب الله است که عبارت است و اشارت است و لطایف است و حقایق.
 
غزلیات شمس  - شفیعی کدکنی


روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...