۱۳۹۰/۱/۳۰

روح بهتر است یا جسم

روح و جسم، جسم و روح. چه معمای مضاعفی! روح، بدون اندک سنگینی مادی بحرکت در نمی آید و جسم هم بعضی

 اوقات روحانیت میگیرد. شهوات ممکن است رقیق و روحانی شوند و هوش مبتذل و پست گردد. کیست که بتواند مدعی گردد کجا

حرکات جسم منتهی و کجا ملکات روح آغاز میگردد؟

چقدر تعریفات و توجیهات روانشناسان سطحی و ساختگی است. و تا کجا باید ادعاهای مکاتب مختلف را سنجید و در خود جست

 و تصمیم گرفت؟ آیا روح شبحی است که مأوایی آسمانی دارد؟ آیا جسم آن قسمت عفن و شرم آور ماست که در خانۀ گناه سنگر گزیده؟

 یا اینکه ( طبق نظریۀ جوردانو بورونو) جسم در روح تحلیل می رود؟

همانطور که تفکیک روح از جسم معمایی است، جمع و اتحاد بین روح و جسم هم مجهولی است. اما آنچه هست درک و شناختی

 که هر کس از جسم و جان خویش دارد یگانه است، یگانه.



اسکار وایلد -  تصویر دوریانگری

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...