۱۳۸۹/۱۱/۱۱

اپیکور


به ندرت می بینم که کسی به واسطۀ در نیافتن آنچه در روح دیگران است بدبخت باشد؛ اما کسانی که حرکات روح خود را در نمی یابند، به ضرورت بدبختند.          

 اپیکور



نیکی

من نمیدانم چطور می توانم خوبی را تصور کنم. اگر لذائذ ذائقه را کنار بگذارم، اگر لذائذ عشق را کنار بگذارم و اگر لذائذ استماع را و اگر عواطف لذت بخش را، که معلول اشکال زیبا هستند کنار بگذارم.                                                 

در بارۀ پایان زندگی _ اپیکور



اندرز‌های اپیکور

همان لحظه که نیکی موجود را از خاطر ببریم به پیری گرییده ایم.

--
اندرزهای اپیکور - مجموعۀ واتیکان

عقاید تو قوانین مقدس توست

عقاید خویش را چنان گرامی دار که قوانین مقدس را. دیگران را به هرگمان که از تو دارند باقی گذار که گمان ایشان به اختیار تو نیست.

اپیکور

اپیکور


انسان فقط به یک طرق خوب است. درحالی که به طرق متعدد 
میتواند بد باشد.

رسالۀ اپیکور - فلسۀ اجتماعی



۱۳۸۹/۱۱/۱۰

Gospel

آیا مردی را که در شغل خویش ماهر باشد می بینی ؟ او در حضور پادشاهان خواهد ایستاد.
                                                             

سلیمان نبی : نقل از سفر جامعه 
انجیل  

Will Durant

  اصول اخلاق و برازندگی


تالران می گفت: آن کس که در سالهای حدود 1780 زندگی نکرده،لذت زندگی را درک نکرده است. البته مشروط بر اینکه شخص از طبقات بالای اجتماع باشد و در مورد پایبندی به اصول اخلاقی تعصبی نداشته باشد .
توصیف اصول اخلافی مشکل است،زیرا هر دوره ای آن را متناسب با خلق و خو و گناهان خویش تعریف می کند. طی قرون، مردان فرانسوی خود را از محدودیت ناشی از تکگانگی به وسیلۀ زنا کاری رهایی بخشیدند، همانطور که آمریکا این منظور را از طریق طلاق تأمین می کند؛در نظر فرانسویان، زنای عاقلانه کمتر از طلاق به خانواده –یا دست کم به اطفال- لطمه می زند. 

لذات فلسفه - اثر ویل آریل دورانت

وقتی نیچه گریست

چه می شد اگر دیوی تورا میگفت که بایدزندگی راکه درآن هستی و پیش از این آن را زیسته ای،دوباره و دوباره زندگی کنی؛وهیچ چیز تازه ای نیز درآن نخواهد بود؛هر غم و هر مسرت کوچک یابزرگی که در زندگی داشته ای،به سوی تو باز خواهدگشت،باهمان توالی و تسلسل،حتی این باد و آن درخت هاو آن سنگ لغزنده،حتی گورستان و بیمش،حتی این لحظۀ لطیفی که منو تو،بازو به بازو،این کلمات را نجوا می کنیم؟
ساعت شنی جاویدان هستی را مجسم کن که بارهاوبارهاوبارها سروته می شود. ومن وتو نیز با همۀ ذرّات تشکیل دهندۀ مان،در هر چرخش آن زیرو زبر می شویم.                               



 اروین یالوم : وقتی نیچه گریست







تفکرات تنهایی

تفکرات تنهایی

قسمت عمدۀ ناراحتی های ما مخلوق خود ما هستند. وما می توانستیم از آنها، تقریباً از همۀ آنها، با توسل به آن ارزش ساده و متحدالشکل و انفرادی زندگی، که طبیعت تجویز کرده است، احتراز جوییم. اگر طبیعت سالم بودن را برای بشر معین کرد، من می توانم بجرأت بگویم که حالت تعمق و به فکر فرورفتن حالتی بر خلاف طبیعت است،و بشر متفکر حیوانی فاسد شده است. ما وقتی وضع جسمانی خوب وحشیان را در نظر می گیریم و متوجه می شویم که آنها بجز زخم وکهولت،دچار تقریباً هیچ ناراحتی دیگری نمی شوند، به این اعتقاد وسوسه می شویم که بررسی تاریخ جامعۀ مدنی در حکم بازگو کردن سرگذشت بیماری بشر است.


تفکرات تنهایی - ژان ژاک روسو

تفکرات تنهایی


قسمت عمدۀ ناراحتی های ما مخلوق خود ما هستند. وما می توانستیم از آنها، تقریباً از همۀ آنها، با توسل به آن ارزش ساده و متحدالشکل و انفرادی زندگی، که طبیعت تجویز کرده است، احتراز جوییم. اگر طبیعت سالم بودن را برای بشر معین کرد، من می توانم بجرأت بگویم که حالت تعمق و به فکر فرورفتن حالتی بر خلاف طبیعت است،و بشر متفکر حیوانی فاسد شده است. ما وقتی وضع جسمانی خوب وحشیان را در نظر می گیریم و متوجه می شویم که آنها بجز زخم وکهولت،دچار تقریباً هیچ ناراحتی دیگری نمی شوند، به این اعتقاد وسوسه می شویم که بررسی تاریخ جامعۀ مدنی در حکم بازگو کردن سرگذشت بیماری بشر است.                                                                                                                                                                                                                                                                                                                           تفکرات تنهایی - اثر ژان ژاک روسو     

۱۳۸۹/۱۱/۹

شیخ ابوالحسن خرقانی

از شیخ ابوالحسن خرقانی

نقلست که شخصی پیش شیخ آمد و گفت : دستوری ده تا خلق را به خدای دعوت کنم .شیخ گفت: زنهار تا به خود دعوت نکنی! مرد گفت شیخ خلق را به خویشتن دعوت توان کرد ؟ گفت آری ، اگر کس دیگر دعوت کند و تو را نا خوش آید نشان آن باشد که دعوت به خود کرده باشی .

ژان ژاک روسو


به همۀ ملل جهان نظر افکنید،هر جلد از تاریخ آنها را مورد مطالعه قرار دهید؛در میان همۀ این اشکال عجیب و بیرحمانۀ پرستش ، در میان این تنوع حیرت آور شیوه ها و رسوم، شما در همه جا همان تصور اساسی خوب و بد را خواهید یافت. ... در ته قلب ما یک اصل ذاتی عدالت و فضیلت وجود دارد که بوسیلۀ آن، با وجود اصولی که به آن معتقدیم،عملیات خود و دیگران را مورد قضاوت قرار میدهیم و خوبی یا بدی آنها را تعیین می کنیم . این همان اصلی است که ما آن را وجدان می نامیم.                                  


( ژان ژاک روسو)

شمس الدین محمد تبریزی

"بی ادبی است پیش شما شرح گفتن"




گفت : نماز کردند؟
گفت : آری
گفت : "آه"
یکی گفت : نماز همۀ عمرم به تو دهم، آن " آه " را به من ده !
متابعت محمد آن است که او به معراج رفت ، تو هم بروی در پی او. جهد کن تا قرارگاهی در دل حاصل کنی! چون طالب دنیا باشی، به زبان نباشی، بل که به مباشرت اسباب باشی. طالب دین باشی،هم به زبان نباش،به ملازمت طاعت باش! و طالب حق باشی،به ملازمت خدمت مردان حق باش.
خواب دیده بود که در آب سیاه افتاده بود. مرا می گفت دستم بگیر!
نگرفتم . هم در آن رفت و رفت.
گفته بود ؛ اگر بی گفتن من خواب مرا با من گوید و تعبیر کند،این خواب از آن مقام او باشد و اگر نگوید،از آن من باشد.
به زبانم آمد اما نگفتم.
محمدی آن باشد که شکسته دل باشد. پیشینیان شکسته تن بوده اند، به دل می رسیده اند.قومی باشند که آیت الکرسی خوانند بر رنجور و قومی باشند که آیت الکرسی باشند.
در دعوت،قهر است و لطف،اما در خلوت،همه لطف است.




مقالات شمس : شمس الدین محمد تبریزی
تمامی مطالب این وبلاگ مستقیماً توسط خود من(احسان) و از روی اصل کتابها برداشت 
شده و هیچکدام از این پست ها از جایی کپی نشده اند. این را میگویم چون سوال کردند بعضی که منابع شما چیست. منابع من خود نویسنده ها هستند و کتابهایشان و تمام این کتابها را هم درکتابخانه ام نگهداری میکنم   و میتوانم صحت و سقم نوشته هایم رو اثبات کنم در صورت لزوم. 



۱۳۸۹/۱۱/۸

مقالات شمس تبریزی




سبحان الله !همه فدای آدمی اند و آدمی فدای خویش .
اگر به عرش روی هیچ سود نباشد و اگر بالای عرش روی و اگر زیر هفت طبقۀزمین، هیچ سود نباشد. دردل می باید که باز شود. جان کندن همۀ انبیاء و اولیاء و اصفیاء برای این بود ، این می جستند .
هفت آسمان و زمین و خلقان، همه در رقص آیند آن ساعت که صادقی در رقص آید . اگر در مشرق مومنی، محمدی ای در رقص باشد ، اگر محمدی ای در غرب باشد ، هم در رقص بود و هم شادی.
چون گفتنی ای باشد و همۀ عالم در ریش من در آویزند که مگو، می گویم . اگر چه بعد هزار سال ، این سخن به آن کس برسد که من خواسته باشم 


مقالات شمس - مولانا جلال الدین محمد

ولتر

زندگی کردن با کسانی که فاقد نیروی عقلند، نشانۀ پیروزی این نیروست.   

< ولتر >

عین القضاة همدانی

        در حدیث عین القضّاء همدانی


دریغا آنروز که سرور عاشقان و پیشوای عارفان حسین بن منصور را بر دار کردند، شبلی گفت:
آن شب مرا با خدا مناجات افتاد، گفتم: بار خدایا محبّان خود را تا چند کشی؟ گفت: چندانکه دیت یابم. گفتم دیت ایشان چه باشد؟ جمال لقای من دیت ایشان باشد. ما کلید سرّ اسرار بدو دادیم، او سرّ ما آشکار کرد، ما بد در راه او نهادیم تا دیگران سرّ ما نگاه دارند.
                                                                                                                                 
                                                                                                                                         تمهیدات _ اثر عین القضاة همدانی 

فریدریش ویلهلم نیچه

پیش از دمیدن خورشید


ای آسمان که فراز من ای! ای پاک ! ای ژرف! ای مغاک نور! چون در تو می نگرم از اشتیاق های خدایی به لرزه می افتم.
ژرفی من خود را در بلندی تو افکندن است! بیگناهی من خود را در پاکی تو پنهان کردن است!
همچنان که زیبایی خدا او را پوشیده می دارد، تو نیز اخترانت را می پوشانی . سخن نمی گویی و اینسان مرا از فرزانگی ات می آگاهانی.


 زرتشت _ فریدریش ویلهلم نیچه

زرتشت

شما آنگاه که مشتاق اوج گرفتن ایـد،روی به بالا داریـد؛ و مـن روی به پایین. زیـرا که اوج گرفته ام .

چه کس در میان شما هم خندیدن تواند و هم اوج گرفتن ؟ آنکه بر فراز بلند ترین کوه رفته باشد، خنده میزند بر همۀ نمایشهای غمناک و جدی بودن های غمناک.

                                                   زرتشت _ بخش یکم اثر جاویدان  فریدریش ویلهلم نیچه

سفر جامعه

 آیا مردی را که در شغل خویش ماهر باشد می بینی ؟ او در حضور پادشاهان خواهد ایستاد.
                                      سلیمان نبی :  سفر جامعه 

هرمان هسه

آه ای اشکها چه دلپذیر فرو می ریزید و چه شادمانه محو می شوید، تمامی کتابهای آکنده از اندیشه و همۀ دیوانهای شعر که در جهان هست در قیاس با دقیقه ای هق هق گریه آنگاه که احساس قلیان می کند و آدمی به ژرفای روح خود می رسد و حقیقت آن را درک می کند، هیچ است. اشکها قطراتی هستند که از ذوب شدن روح فسرده جاری می شوند، همۀ فرشتگان بر گرد آنکه می گرید حلقه می زنند.                
                                                                                                                                                             
                                                                                                                                 هرمان هسه : اخبار عجیب

نورعلی الهی

دیشب در خواب سورۀ توحید را برای عدّه ای تفسیر می کردم :      
«قل»: خدا امر کرد به پیغمبر بگو «هو الله احد» او خدای یکتاست. ولی دیگران به چه مناسبت «قل» بگویند؟ گفتم در اینجا منظور از «قل» خطاب گوینده است به قلب خودش که بگوید: ای دل بگو، یعنی آنقدر انسان باید به خدا توجّه داشته باشد که به دل خود خطاب کند بگو خدا یکتاست.
«هو» ضمیر است. تا مضمّر نباشد ضمیری نیست، پس «هو» به چه بر می گردد؟ معنیش اینست که شما قلباً باید آنقدر توجّه به مبدأ داشته باشید و خدا را طوری حاضر و ناظر بدانید که او را در همه جا ببینید تا ضمیر «هو » به او صدق کند. اسم نیاورده و ضمیر آورده است، بدین معنی که تو او را حاضر بدان تا ضمیر صدق کند.

حضرت نور علی الهی فرموده اند: هر آیه ای از قران که با «الله» شروع و به «هو» ختم شود اسم اعظم در آنست: مثل سورۀ2 آیۀ 255 تا 257-سورۀ 3آیۀ تا 3
                                                                                                                                   

 آثارالحق - اثر: نورعلی الهی

Friedrich Nietzsche

واعظان مرگ هستند و زمین پر است از آنانی که بایدشان ترک زندگی را موعظه کرد.
زمین پر است از زایدان . بس – بسیاران زندگی را تباه کرده اند. بادا که به طمع « زندگی جاوید» از این زندگی درگذرند.

این است انسان -اثر: نیچه  

رشک، سوظن، ترس، ظاهرسازی، نفرت و تقلب

دوستی صمیمانه،ارج و احترام واقعی،واعتماد کامل از میان افراد بشر طرد شده است. رشک،سوظن،ترس،سردی،ظاهرسازی،نفرت و تقلب پیوسته در زیر پوشش یکسان و فریب آمیز ادب و نزاکت صراحت اغراق آمیز مدنیی که ما آن را مرهون تنویر و رهبری این عصر هستیم پنهان شده است.بگذارید علم وهنر مدعی سهمی باشند که در این کار سلامت بخش داشته اند ...                          

Jan Jak Russo

Jan Jak Russo

بگذار شیپور رستاخیز هر وقت که می خواهد به صدا در آید. در آن هنگام من در حالی که این کتاب را در دست دارم به نزد داور متعال خواهم رفت و با صدای بلند خواهم گفت:"این است نحوه ای که من عمل کرده ام ،فکر کرده ام،وآنچه که بوده ام،من با صراحت یکسانی خوب و بد را گفته ام.از بدی ها چیزی پنهان نکرده ام وبر خوبی ها چیزی نیفزوده ام... همان طور که بوده ام خود را نشان داده ام، فرومایه و فاسد به هنگامی که چنین بوده ام،وخوب و سخاوتمند و منزّه در آن هنگام که این خصایص را داشته ام،من درونی ترین زوایای روح خود را عریان کرده ام.
                                                                                                                                                        
                                                                                                                                اعترافات اثر :روسو

طاعون

زنبور عسل همیشه زنبور عسل است. اما انسان همیشه چیزی است جز آن که لحظه ای پیش بوده

است. وانسان فردا، انسان امروز است به اضافۀ چیز پیش بینی نشدۀ دیگری. انسان همیشه بیرون از

مرزهای خویش است.                                    


طاعون - اثر آلبر کامو

آلبر کامو

انسان تنها مخلوقی است که بودن آنچه هست سرباز میزند.
                                                                                 

  طاعون -اثر آلبر کامو
                                                                         

۱۳۸۹/۱۱/۷

این من همواره در تغییر است

من هرگز جز آن نیستم که گمان میکنم هستم. واین من همواره در تغییر است. 

بطوریکه غالباً وجود صبح من، وجود شبم را نخواهد شناخت  اگر من نباشم که 

اینها را به هم الفت دهم.



از کتاب سکه سازان - اثر آندره ژید



همۀ مردم برابرند


در حقیقت تنها خداوند از قلب اشخاص خبر دارد و به این جهت مطمئن ترین راه آنست که هیچ شخصی، چه زنده و چهمرده مورد پرستش قرار نگیرد و  فقط کمال الهی که همان حقیقت است مورد ستایش واقع شود.

از کتاب: همۀ مردم برابرند- اثر مهاتما گاندی

۱۳۸۹/۱۱/۶

صدسال تنهایی

کشیش از لجبازی و یکدندگی اهالی ماکوندو سخت حیرت کرده بود که بی آنکه فرزندان خود را غسل تعمید بدهند و بی آنکه مراسم مذهبی بجای بیاورند، در عین بی آبرویی، در نیکبختی زندگی میکردند.


گابریل گارسیا مارکز- صد سال تنهایی

Gabriel García Márquez

از صحرای زرد رنگی گذشت که فکر در آن منعکس می شد و نگرانی سرابهای آینده نما تشکیل می داد.


گابریل گارسیا مارکز- از کناب صد سال تنهایی 

گردابها

این سو کشان سوی خوشان وان سو کشان با ناخوشان
یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گردابها

--
مولانا جلاالدین

فیل

خوب در میان کتابها گاهی هم چیزهایی می بینید عجیب و غریب. از آن نوع که نمیدانید به سفاهت خود بخندید یا نویسنده.. یعنی چیزی میخوانید که درست و غلط بودنش را تنها باید از خداوند جست. نظیر این قسمت از یک متن بودایی که در کتاب ضد خاطرات اثرآندره مالرو به آن برخوردم

فیل خردمند ترین جانوران است. یگانه جانوری است که زندگی های پیشین خود را بیاد می آورد، از اینرو زمانی دراز آرام می ایستد و در بارۀ گذشته می اندیشد!

در هر انسانی مخلوقی در رنج است

.....ولی هر انسانی بیش از آنچه می نماید هست.در هر فردی، روح بدل به جسم شده، در هر انسانی مخلوقی در رنج است. و در ضمیر هر کسی نجات دهنده ای با میخ بر صلیب کوبیده شده


دمیان - اثر هرمان هسه


هرمان هسه


من فقط می خواستم آنطور که در کنه وجودم هستم زندگی کنم. چرا این کار آنقدر مشکل بود؟


دمیان - اثر هرمان هسه

زیبایی شناسی

در زیبایی شناسی مایه ای از شرک و کفر هست که موجب بیزاری و پرهیز دینداران از آن میشود.


--
ویل دورانت - از کتاب لذات فلسفه

۱۳۸۹/۱۱/۵

مائده های زمینی

اندوه چیزی جز شوری و حرارتی فرو افتاده نیست.

اعمال ما به ما وابسته است، همچنانکه درخشندگی به فسفر. درست است که اعمال ما مارا می سوزاند ولی تابندگی ما از همین است.


--
آندره ژید

ROMAN ROLAN

آن کس که دوست دارد بی آنکه خود آگاه باشد به قالب آنکس که دوستش دارد درمی آید، دوست پیش نگاه دوست شفاف میگردد، هستیشان با هم مبادله میگردد. خوی و سیمای یکی به شکل دیگری درمی آید و روح یکی به دیگری تشبه میجوید.


--
ROMAN ROLAN

پیر و جوان

قلب پیر میتواند خود را بسیار نزدیک به قلب جوان احساس کند و تقریباً خود را همسال آن بشمارد؛ زیرا میداند که سالهایی که از هم جداشان میکند چقدر کوتاه و زودگذراست. ولی جوان بدین نکته پی نمیبرد، واشتغالات آنی فراوانی او را به خود فرو میبرند وبه غریزه چشم خود را از پایان غم انگیز تلاشهایش برمیگرداند.


--
رومن رولان

شخصیت

آنچه مردم را شخص میسازد بیشتر سرشت آنهاست تا عقایدشان.بیشتر مردم در بیست یا سی سالگی میمیرند. از این حد که بگذرند دیگر چیزی جز سایۀ خود نیستند. باقی زندگی شان صرف آن میشود که ادای خود را درآورند، و روز به روز به صورتی ماشینی تر و به شیوه ای زنند ترآنچه را که پیش از این، در زمانی که زنده بوده اند، گفته اند و کرده اند و اندیشیده و دوست داشته اند تکرار کنند.


--
رومن رولان

طاعون

انسان تنها مخلوقی است که از بودن آنچه هست سر باز میزند.

--
آلبر کامو

دوباره ساختن انسان

تنها یک کار مفید وجود دارد؛ دوباره ساختن انسان و زمین.

--
آلبر کامو

آلبر کامو


رستگاری بشر برای من ادعای بزرگی است. من آنهمه دور نمیروم برای من سلامت او کافی است.

آلبر کامو

character


Good character is not formed in a week or a month.
It is created little by little, day by day.
Protracted and patient effort is needed to develop good character.

۱۳۸۹/۱۱/۳

ویکتورهوگو


امساک تنها آنگاه خصلت خوبی بشمار می رود که آدمی خصائل خوب دیگری هم داشته باشد
.
--
ویکتورهوگو

ویکتور هوگو

در برابر لایتناهی به خاک افتاد و دست انابت به سوی آسمان برافراشت و فریاد برآورد: رحم کن. به نظرش می آمد که در سرما، درخستگی، در ناتوانی، در زنهار خواهی و در تاریکی تحلیل میرود و دیدگانش بسته میشود.



ویکتور هوگو - کارگران دریا



Roman rolan

حقیقت این است که مرور زمان بر هر چیزی هاله ای از تقدس و قدسیت می اندازد. حتی پلید تری دزدی ها و تجاوزات در دست دزد اصلی هنگامی که به دست نوادگانش میرسد، مالکیت مقدسی میشود که حتی قانون تجاوز نسبت به آن را جایز نمی شمارد.
                                                              

 رومن رولان - ژان کریستف



رومن رولان

آن کس که در جهان یک بار سعادت آن را داشته باشد که با دوستی در یکرنگی کامل و بی حد بسر برده باشد، بالاترین شادی ایزدی را چشیده است. چنان شادی ای که او را برای باقی عمر تیره بخت می سازد.

رومن رولان - ژان کریستف


۱۳۸۹/۱۱/۲

سکه سازان

به تدریج که ما زندگی میکنیم، به تدریج که می آفرینیم، به تدریج که دل میبندیم و کسانی را که دوست میداریم از دست میدهیم، از چنگ مرگ می رهیم. به هر ضربت تازه ای که برمافرود می آید، یا به هر سکه ای که ضرب می کنیم، از خود به در میرویم؛ به اثری که آفریده ایم، به جانی که دوست می داشته ایم و ما را ترک گفته است پناه می بریم. سرانجام رم دیگر در خود رم نیست. بهترین پارۀ هستی هر شخص بیرون از اوست.

آندره ژید - سکه سازان


همدلی

دلیر باش! تا زمانی که دو چشم وفادار با ما اشگ میریزند زندگی به رنج کشیدن می ارزد.



روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...