مرزباننامه کتابیست نوشتهٔ اسپهبد مرزبانبن رستمبن شهریاربن شروینبن رستمبن سرخاببن قارن آملی. بعدها سعدالدین وراوینی آن را از لهجه طبری به فارسی دری نقل کرد.
چند جمله از مرزبان نامه:
«بکاشتند و بخوردیم و کاشتیم و خورند// چو بنگری همه برزیگران یکدگریم»
«چون گِل بر دیوار زنی اگر در نگیرد، نقش آن لامحاله بماند.»
«خاموشی، هم پرده عورت جهل است و هم شکوه عظمت دانایی.»
«دستور گفت: شنیدم که بزرجمهر هر بامداد که به خدمت خسرو شتافتی او را گفتی شبخیز باش تا کامروا باشی.»
(پس چرا همیشه به ما میگن؛ سحر خیز باش تا کامروا شوی؟)
«روباه به درِ خانه ِ خویش چندان قوت دارد که شیر به در خانه کسان ندارد.»
چند جمله از مرزبان نامه:
«بکاشتند و بخوردیم و کاشتیم و خورند// چو بنگری همه برزیگران یکدگریم»
«چون گِل بر دیوار زنی اگر در نگیرد، نقش آن لامحاله بماند.»
«خاموشی، هم پرده عورت جهل است و هم شکوه عظمت دانایی.»
«دستور گفت: شنیدم که بزرجمهر هر بامداد که به خدمت خسرو شتافتی او را گفتی شبخیز باش تا کامروا باشی.»
(پس چرا همیشه به ما میگن؛ سحر خیز باش تا کامروا شوی؟)
«روباه به درِ خانه ِ خویش چندان قوت دارد که شیر به در خانه کسان ندارد.»