تمهیدات عین القظاة همدانی
تمهیدات عین القظاة همدانی
هر چیز می نویسم٬ پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آنست که یقین ندانم که نبشتنش بهتر است از نا نبشتن. ای دوست٬ نه هرچه درست و صواب روا بود که بگویند... و نباید که در بحری در افکنم خود را که ساحلش پدید نبود و چیزها نویسم بی خود که چون واخود آیم برآن پشیمان باشم و رنجور٬ حقا و به حرمت دوستی که نی دانم که اینکه می نویسم راه سعادت است که می روم یا راه شقاوت. حقا که نی توانم که ننویسم و جز گوی بودن در میدان تقدیر روی نیست... خدا داند که نی دانم که اینکه نبشتم طاعتست یا معصیت! کاشکی چون نمی دانم، یکبارگی نادانی شدمی تا از خود خلاص یافتمی...
پ ن: این بخش اول مناجات عین القضاة همدانی است و اگر فرصت داده شود به مرور و هرشب چند خطی از آن را خواهم نوشت.
پ ن: همین مناجات عین القضاة یکی از دلایل اصلی کافر خواندن و کشتن او شد. البته نوع خاصی از کشتن که که خود عین القضاة بصورت دقیق و کامل پیش بینی کرده بود.