۱۳۹۰/۱۲/۲۱

سنگ گرانیت


هیچ... هیچ... هیچ


یه گلایلم که تو این سرزمین شوم
راهم به قبر و سنگ گرانیت می رسه
هر روز به قتل می رسم و شعر من فقط
به انتشار شعله ی کبریت می رسه
...

شاهین نجفی رو حقیقتش نمیشناختم! واسه خودمم عجیبه صدای به این گرمی و سختی رو چطور نشنیده بودم تا حالا. البته تو این آشفته بازار صدا و موسیقی که هر روز و سر هر چهار راه میتونی یه سی دی موزیک تازه و داغ داغ بگیری، زیادم عجیب نیست نشنیدن یه صدا میون این همهمه .
آلبوم هیچ  اخرین کار آقای شاهین نجفی خیلی قشنگه خلاصه...من اهنگ رانندگی در مستی رو مخصوصا خیلی خوشم اومد. گذشته ازین برام خیلی جالب بود که از بچه های گودر و البته حالا پلاس،  همکاری داشتن با اقای نجفی برای شعرهای این آلبوم. خانم فاطمه اختصاری و آقای مهدی موسوی که شعرای قشنگ و در عین حال عجیبشون رو همیشه دنبال میکردم. یادش بخیر شبهای گودر...

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...