۱۳۹۰/۱۲/۲۴

عصبانیت مولانا


نیستی عاشق ای جلف شکم خوار گدای                
در فروبند و همان گنده کسان را می‌گای

کار بوزینه نبوده‌ست فن نجاری                
دعوی یافه مکن یافه مگو ژاژ مخای


برام جالب بود شنیدن اینطورکلمات از مولانا... بخاطر همین نوشتمش اینجا. ادمی مثل مولانا موقع عصبانیت هم شنیدنی است...

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...