با دل گفتم که ای دل از نادانی
محروم ز خدمت شده ای میدانی
دل گفت مرا سخت غلط می خوانی
من لازم خدمتم تو سرگردانی
من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر