از صحرای زرد رنگی گذشت که فکر در آن منعکس می شد و نگرانی سرابهای آینده نما تشکیل می داد.
گابریل گارسیا مارکز- از کناب صد سال تنهایی
من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...