۱۳۸۹/۱۱/۶

Gabriel García Márquez

از صحرای زرد رنگی گذشت که فکر در آن منعکس می شد و نگرانی سرابهای آینده نما تشکیل می داد.


گابریل گارسیا مارکز- از کناب صد سال تنهایی 

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...