۱۳۹۰/۱۲/۱۷

تفاوتهای ما






پلنگ سنگی دروازه‌های بسته شهرم
مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم

تفاوت‌های ما بیش از شباهت‌هاست باور کن
تو تلخی شراب کهنه‌ای من تلخی زهرم

مرا ای ماهی عاشق رها کن فکر کن من هم
یکی از سنگ‌های کوچک افتاده در نهرم

کسي را که برنجاند تو را هرگز نمي‌بخشم
تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم

تو آهوی رهای دشت‌های سبزی اما من
پلنگ سنگی دروازه‌های بسته شهرم


فاضل نظری
(این شعر رو جناب نظری در شب شعر سالانه رهبری در حضور ایشون قرائت کردند!)

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...