خدا عالم آفرینشو از یه دونه سیب شروع کرد، بعد درختو آفرید و آخر سر آدمو.
هر چیز می نویسم٬ پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آنست که یقین ندانم که نبشتنش بهتر است از نانبشتن. ای دوست٬ نه هرچه درست و صواب روا بود که بگویند. و نباید که در بحری در افکنم خود را که ساحلش پدید نبود و چیزها نویسم بی خود که چون واخود آیم برآن پشیمان باشم و رنجور٬ حقا و به حرمت دوستی که نی دانم که اینکه می نویسم راه سعادت است که می روم یا راه شقاوت. حقا که نی توانم که ننویسم و جز گوی بودن در میدان تقدیر روی نیست... «تمهیدات» اثر: عین القضاة همدانی
پل فلور
خدا عالم آفرینشو از یه دونه سیب شروع کرد، بعد درختو آفرید و آخر سر آدمو.
من مرگ را زیستهام
در دیداری غمناک
من مرگ را به دست سوده ام
من مرگ را زیسته ام
با آوازی غمناک
غمناک
وبه عمری سخت دراز و سخت فرساینده
آه!
بگذاریدم!
اگر مرگ
همه آن لحظه ای آشناست که ساعت سرخ
از تپش باز می ماند
وشمعی که به رهگذر باد
میان نبودن و بودن
درنگی نمی کند
خوشا آن دم که زن وار
با شادترین نیاز تنم
به آغوشش کشم
تا قلب
به کاهلی از کار باز ماند
ونگاه چشم
به خالی های جاودانه بر دوخته
وتن عاطل
دردا!
دردا که مرگ
نه مردن شمع
و نه باز ماندن ساعت است
نه استراحت آغوش زنی
که در رجعت جاودانه بازش یابی
نه لیموی پر آبی که می مکی
تا آن چه به دور افکندنی ست
تفاله یی بیش نباشد
تجربه یی است غم انگیز
غم انگیز
به سالها و به سالها و به سالها
وقتی که گرداگرد تو را مرده گانی زیبا فراگرفته اند
یا محتضرانی آشنا
که تو را بدیشان بسته اند
با زنجیر های رسمی شناسنامه ها
واوراق هویت
و کاغذهایی که از بسیاری تمبرها و مهرها
ومرکبی که خوردشان رفته است
وقتی که به پیراهن تو
چانه ها
دمی از جنبش باز نمی ماند
بی آنکه از تمامی صداها
یک صدا آشنای تو باشد
وقتی که دردها از حسادتهای حقیر بر نمی گذرد
وپرسش ها همه
…
در محور روده ها است
آری،مرگ
انتظاری خوف انگیزست
من مرگ را زیسته ام
با آوازی غمناک
غمناک
وبه عمری سخت دراز و سخت فرساینده
احمد شاملو
تکنیک جیمز جویس در اولیس
رمان "اولیس" در یک روز (۱۶ ژوئن ۱۹۰۴) در دوبلین اتفاق میافتد و به بررسی زندگی سه شخصیت اصلی، لئوپولد بلوم، استیون ددالوس و مولی بلوم میپردازد. این ساختار زمانی فشرده، به جویس این امکان را میدهد که جزئیات عمیقتری از زندگی روزمره شخصیتها را به تصویر بکشد.
جیمزجویس در رمان "اولیس"، بر اهمیت جزئیات زندگی روزمره تأکید دارد. او با توصیف دقیق خیابانها، افراد و وقایع کوچک، دنیای دوبلین را زنده میکند و نشان میدهد که حتی لحظات عادی نیز میتوانند حاوی معنا و اهمیت باشند. این رویکرد باعث میشود که زندگی روزمره به عنوان یک قهرمانی عادی در نظر گرفته شود.
جویس با استفاده از تکنیک جریان سیال ذهن، افکار و احساسات شخصیتها را بهصورت مستقیم و بدون فیلتر منتقل میکند. این روش به خواننده اجازه میدهد تا به عمق تفکرات شخصیتها نفوذ کند و تجربههای درونی آنها را بهطور زنده حس کند. این تکنیک نه تنها واقعیت درونی شخصیتها را نشان میدهد بلکه ساختار روایت را نیز شکسته و آن را از قید و بندهای سنتی آزاد میکند.
جویس با پرداختن به موضوعاتی چون هویت، عشق، خشم و حسادت، نقدی بر جامعه بورژوایی ایرلند ارائه میدهد. او با استفاده از شخصیتهای مختلف، چالشهای اجتماعی و فرهنگی عصر خود را بررسی کرده و نشان میدهد که چگونه این چالشها بر زندگی فردی تأثیر میگذارند.
جویس ساختار رمان "اولیس" را بر اساس اودیسه هومر بنا نهاده است. شخصیتهای اصلی مانند لئوپولد بلوم (مشابه اولیس) و استیون ددالوس (مشابه تلماکوس) در جستجوی هویت و معنا هستند. این موازیسازی به جویس کمک میکند تا مفاهیم عمیقتری از قهرمانی و سفر انسانی را بررسی کند.
جویس به تجربههای فیزیکی و حسی توجه ویژهای دارد. او موضوعاتی مانند عشق، خاطرات و حتی نیازهای جسمی را بدون هیچگونه قضاوتی بررسی میکند. این رویکرد باعث میشود که خواننده با تمام ابعاد انسانی شخصیتها ارتباط برقرار کند.
فلسفه جیمز جویس در "اولیس" نه تنها به بررسی عمیق تجربیات انسانی میپردازد بلکه با استفاده از تکنیکهای نوآورانه، ساختار روایت را نیز دگرگون میکند. این رمان دعوتی است برای کشف قهرمانی در زندگی روزمره، جایی که هر لحظه ممکن است حاوی معنایی عمیق باشد.
همه اینها باعث شد "اولیس" به دلیل محتوای جنجالیاش، با ممنوعیتها و سانسورهای زیادی مواجه شد. انتشار آن در ایالات متحده و بریتانیا با مشکلات قانونی روبرو بود و تنها پس از سالها تلاش برای انتشار، بالاخره مجوز چاپ آن صادر شد.
مجوزی که در کشور ما هنوز هم صادر نشده و نخواهد شد...
آیرونی
آیرونی (Irony) به معنای نوعی بیان است که در آن گوینده یا نویسنده با استفاده از کلمات، معنایی مغایر و معمولاً متضاد با معنای ظاهری آنها را منتقل میکند. این اصطلاح از واژه یونانی Eironeia گرفته شده و به معنای ریا و خلاف واقع نشان دادن است. آیرونی میتواند به شکلهای مختلفی در ادبیات و گفتار ظاهر شود، از جمله:
آیرونی کلامی: در این نوع آیرونی، گوینده چیزی را میگوید که با واقعیت یا احساسات واقعی او تناقض دارد. به عنوان مثال، اگر کسی در یک روز بارانی بگوید "چه روز آفتابی زیبایی!"، این جمله نمونهای از آیرونی کلامی است.
آیرونی موقعیتی: این نوع آیرونی زمانی رخ میدهد که نتیجهای غیرمنتظره یا متضاد با آنچه که انتظار میرود، به وقوع میپیوندد. به عنوان مثال، اگر یک آتشنشان در یک آتشسوزی گرفتار شود، این یک آیرونی موقعیتی است.
آیرونی ساختاری: در این نوع، تضادها و ناهمخوانیها در ساختار داستان یا نمایشنامه وجود دارد که باعث ایجاد احساسات خاصی در خواننده یا بیننده میشود.
آیرونی میتواند به عنوان یک ابزار ادبی برای ایجاد طنز، کنایه یا انتقاد اجتماعی استفاده شود و به عمق معنا و تأثیرگذاری متن کمک کند.
این مفهوم نه تنها در ادبیات بلکه در زندگی روزمره نیز کاربرد دارد و میتواند به ما کمک کند تا پیچیدگیهای روابط انسانی و اجتماعی را بهتر درک کنیم.
حکمت خسروانی
فلسفه ایران قبل از اسلام به عنوان یک جریان فکری غنی و متنوع، شامل مجموعهای از مکاتب و اندیشهها است که ریشه در تاریخ باستانی این سرزمین دارد. این فلسفه عمدتاً تحت تأثیر دین زرتشتی، مانوی و مزدکی قرار داشت و به بررسی مسائل اخلاقی، هستیشناسی و شناختشناسی میپرداخت.
۱. زرتشتیگری
فلسفه زرتشتی به عنوان یکی از بنیادیترین مکاتب فلسفی ایران باستان شناخته میشود. زرتشت، به عنوان بنیانگذار این مکتب، مفاهیمی چون دوگانگی خیر و شر، اراده آزاد و اخلاق را مطرح کرد. اصول اخلاقی او بر پایه "پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک" بنا شده است.
۲. مانویسم
مکتب مانوی نیز به عنوان یکی دیگر از مکاتب مهم پیش از اسلام، تأثیر زیادی بر فلسفه ایرانی داشت. مانویسم به دوگانگی بین نور و ظلمت تأکید داشت و سعی در تبیین جهان از منظر اخلاقی و معنوی داشت.
۳. مزدکیسم
مکتب مزدکی به عنوان یک جنبش اجتماعی-اقتصادی در ایران باستان ظهور کرد و بر اصول برابری اجتماعی و تقسیم عادلانه ثروت تأکید داشت. این مکتب نیز تأثیرات فلسفی خاص خود را داشت.
۴. حکمت خسروانی
این حکمت به عنوان یکی از کهنترین کتب فلسفی ایرانی شناخته میشود که به بررسی مسائل اخلاقی و اجتماعی میپردازد. این آثار نشاندهنده تفکر عمیق ایرانیان در زمینههای مختلف علمی و فلسفی است.
۵. تأثیرات فرهنگی
فلسفه ایرانی قبل از اسلام نه تنها بر اندیشههای داخلی تأثیر گذاشت بلکه بر فلسفه یونانی نیز تأثیراتی داشت. پژوهشگران معتقدند که برخی از مفاهیم فلسفی یونانی ریشههای خود را در اندیشههای ایرانی پیدا کردهاند.
فلسفه ایران باستان با وجود تحولات سیاسی و اجتماعی گسترده، همچنان تأثیرگذار باقی ماند و زمینهساز ظهور فلسفه اسلامی پس از اسلام شد. این جریان فکری با تداوم خود در دورههای مختلف تاریخی، نشاندهنده غنای فرهنگی و فکری ایران است.
سبحانی ما اعظم شانی
در انتظار ترجمهٔ استاد منوچهر بدیعی از رمان«اولیس» که امیدوارم هر چه زودتر اجازه نشر بگیرد.
-
در تمام آثار جیمز جویس نکات پنهانی هست که دلیل وجودی آنها و تاکید جویس در استفاده از آنها برای دوستدران وی اهمیت دارد. مثلا چرا آثار ...
-
واژه « ووکیسم » رو اولین بار در توییتر از ایلان ماسک شنیدم. ایلان ماسک نظرات بسیار انتقادی نسبت به ووکیسم داره. او ووکیسم را به عنوان یک ...
-
پارودی یکی از ابزارهای قدرتمند در دست نویسندگان برای نقد ادبی و فرهنگی است و میتواند به شکلهای مختلفی از ساده و مستقیم تا پیچیده و غیرمست...
سرآغاز
تکنیکهای روایی جویس
جیمز جویس یکی از پیشگامان مدرنیسم ادبی بود و تکنیکهای رواییاش به طور گستردهای به سبب نوآوری و پیچیدگی تحسین شدهاند. در اینجا به برخی ا...
