فلسفه ایران قبل از اسلام به عنوان یک جریان فکری غنی و متنوع، شامل مجموعهای از مکاتب و اندیشهها است که ریشه در تاریخ باستانی این سرزمین دارد. این فلسفه عمدتاً تحت تأثیر دین زرتشتی، مانوی و مزدکی قرار داشت و به بررسی مسائل اخلاقی، هستیشناسی و شناختشناسی میپرداخت.
۱. زرتشتیگری
فلسفه زرتشتی به عنوان یکی از بنیادیترین مکاتب فلسفی ایران باستان شناخته میشود. زرتشت، به عنوان بنیانگذار این مکتب، مفاهیمی چون دوگانگی خیر و شر، اراده آزاد و اخلاق را مطرح کرد. اصول اخلاقی او بر پایه "پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک" بنا شده است.
۲. مانویسم
مکتب مانوی نیز به عنوان یکی دیگر از مکاتب مهم پیش از اسلام، تأثیر زیادی بر فلسفه ایرانی داشت. مانویسم به دوگانگی بین نور و ظلمت تأکید داشت و سعی در تبیین جهان از منظر اخلاقی و معنوی داشت.
۳. مزدکیسم
مکتب مزدکی به عنوان یک جنبش اجتماعی-اقتصادی در ایران باستان ظهور کرد و بر اصول برابری اجتماعی و تقسیم عادلانه ثروت تأکید داشت. این مکتب نیز تأثیرات فلسفی خاص خود را داشت.
۴. حکمت خسروانی
این حکمت به عنوان یکی از کهنترین کتب فلسفی ایرانی شناخته میشود که به بررسی مسائل اخلاقی و اجتماعی میپردازد. این آثار نشاندهنده تفکر عمیق ایرانیان در زمینههای مختلف علمی و فلسفی است.
۵. تأثیرات فرهنگی
فلسفه ایرانی قبل از اسلام نه تنها بر اندیشههای داخلی تأثیر گذاشت بلکه بر فلسفه یونانی نیز تأثیراتی داشت. پژوهشگران معتقدند که برخی از مفاهیم فلسفی یونانی ریشههای خود را در اندیشههای ایرانی پیدا کردهاند.
فلسفه ایران باستان با وجود تحولات سیاسی و اجتماعی گسترده، همچنان تأثیرگذار باقی ماند و زمینهساز ظهور فلسفه اسلامی پس از اسلام شد. این جریان فکری با تداوم خود در دورههای مختلف تاریخی، نشاندهنده غنای فرهنگی و فکری ایران است.