۱۳۹۰/۲/۹

سی مرغ و سیمرغ

سی مرغ در پیشگاه سیمرغ

باز گفتند آن گروه سوخته
جان ما وآتش افروخته

کی شود پروانه از آتش نفور
زانک او را هست در آتش حضور

گرچه ما را دست ندهد وصل یار
سوختن ما را دهد دست، اینت کار

گر رسیدن سوی آن دلخواه نیست
پاک پرسیدن جز اینها راه نیست


فرید الدین عطار -- مقامات طیور -- سرانجام ملاقات با سیمرغ

هیچ نظری موجود نیست:

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...