مثنوی معنوی عاشقی


چونکه شد خورشید و مارا کرد داغ
چاره نبود بر مقامش از چراغ

چونکه گل بگذشت و گلشن شد خراب
بوی گل را از که جوئیم از گلاب

مولانا 

سی مرغ و سیمرغ

سی مرغ در پیشگاه سیمرغ

باز گفتند آن گروه سوخته
جان ما وآتش افروخته

کی شود پروانه از آتش نفور
زانک او را هست در آتش حضور

گرچه ما را دست ندهد وصل یار
سوختن ما را دهد دست، اینت کار

گر رسیدن سوی آن دلخواه نیست
پاک پرسیدن جز اینها راه نیست


فرید الدین عطار -- مقامات طیور -- سرانجام ملاقات با سیمرغ

روان کیهانی

تجربۀ عرفانی، یکی شدن با خدا یا با «روان کیهانی» است. بسیاری از مذاهب بر شکاف
موجود بین آفریدگار و آفریده تأکید می ورزند. ولی عارف چنین شکافی نمی بیند.
عارف «وحدت با خدا» یا «یکی شدن» با او را آزموده است. بدین ترتیب آنچه را ما معمولاً «من» می خوانیم «من ِ» حقیقی نیست. در لحظاتی کوتاه می توانیم با «من ِ» بزرگتری
اینهمانی یابیم . بعضی از عارفان این را خدا نامیده اند، و برخی دیگر روان کیهانی، طبیعت یا کائنات.

یوستین گردر  - دنیای سوفی

در انتظار ترجمهٔ استاد منوچهر بدیعی از رمان«اولیس» که امیدوارم هر چه زودتر اجازه نشر بگیرد.

سرآغاز

تکنیک‌های روایی جویس

جیمز جویس یکی از پیشگامان مدرنیسم ادبی بود و تکنیک‌های روایی‌اش به طور گسترده‌ای به سبب نوآوری و پیچیدگی تحسین شده‌اند. در اینجا به برخی ا...