۱۳۹۰/۲/۹

وادی دوم: عشق

وادی دوم:  وادی عشق

بعد از این وادی عشق آمد پدید
غرق آتش شد کسی کانجا رسید

کس درین وادی بجز آتش مباد
وانک آتش نیست عیشش خوش مباد

تا نسوزد خویش را یکبارگی
کی تواند رست از غم خوارگی

عشق اینجا آتشست و عقل دود
عشق کامد درگریزد عقل زود

عقل در سودای عشق استاد نیست
عشق کار عقل مادرزاد نیست

عطار  - منطق الطیر  -  مقامات الطیور - وادی دوم: عشق

هیچ نظری موجود نیست:

روزمرگی با مرگ

  من،مرگ را زیسته ام مرگ را دیده ام من در دیداری غمناک من مرگ را به دست سوده ام من مرگ را زیسته ام با آوازی غمناک غمناک وبه عمری سخت دراز و ...